با دستگیری بابک زنجانی از سوی قوه قضائیه، مشاور رئیسجمهور خواستار آن شده که عوامل پشت پرده بابک زنجانی نیز شناسایی و با آنها برخورد شود.
گروه اقتصادی مشرق -دستگیری بابک زنجانی خبری است که طی روزهای گذشته در صدر اخبار بسیاری از رسانه ها قرار گرفته و تحلیل های متفاوتی درباره آن منتشر شده است. در این میان البته اقدام دستگاه قضایی در برخورد اولیه با فردی که اتهامات متعددی پیرامون عملکرد اقتصادی اش مطرح بوده ارزشمند است اما سوالات و ابهامات فراوانی در این رابطه وجود دارد.
با دستگیری بابک زنجانی از سوی قوه قضائیه، مشاور رئیسجمهور خواستار آن شده که عوامل پشت پرده بابک زنجانی نیز شناسایی و با آنها برخورد شود.
اکبر ترکان گفته است: «در ماجرای بابک زنجانی باید به دنبال افرادی که پشت سر وی بودند و موجب رشد چنین افرادی شدهاند، باشیم. باید پرسید که چرا ظرف چند سال یک فردی مانند زنجانی به چنین جایی رسید و چه کسانی اجازه رشد وی را دادند و چه شرایطی رشد این نوع افراد را فراهم کرد.»
از سوی دیگر، رسانههای اصلاحطلب نیز دستگیری زنجانی را با آب و تاب پوشش داده و آن را مصداق ضدفساد بودن جریان اصلاحات جلوه میدهند و خواستار پیگیری عوامل پشت پرده و ریشههای شکلگیری حلقههایی هستند که به بابک زنجانی منتهی شدهاند.
جالب آن که از چند هفته پیش، در هر مطلبی که اصلاحطلبان از لزوم برخورد با عوامل پشت پرده بابک زنجانی سخن میگفتند، چند خط پایینتر مدعی میشدند که بابک زنجانی با مقامات ارشد دولت دهم در ارتباط بوده است.
بدین ترتیب این جریان تلاش کرده است با ترفندهای ژورنالیستی، چهرههای اصولگرایی که در دولت دهم از جریان انحرافی جان سالم به در بردند را به پرونده بابک زنجانی آلوده سازند.
اما چه جریانی عامل رشد بابک زنجانی و امثال او شده است؟
از آنجا که حامیان دولت و اصلاحطلبان خواستار بررسی ریشهها و عوامل پشت پرده بابک زنجانی هستند، بد نیست به اظهارات خود زنجانی در یک رسانه اصلاحطلب توجه کنند.
درباره اتهام «رانت» به زنجانی آنچه که اصلاحطلبان به روی خود نمیآورند این است که زنجانی شخصاً اعتراف کرده که جرقه میلیارد شدنش با استفاده از محمولههای میلیون دلاری ارز دولتی بوده که رئیسکل اسبق بانک مرکزی در دولتهای هاشمی و خاتمی (مرحوم نوربخش) در اختیار او قرار میداده است تا در بازار آزاد بفروشد.
زنجانی در یکی از مصاحبههایش اعتراف کرده که اولین محموله دلارهای دولتی که از مرحوم نوربخش گرفته و در بازار آزاد فروخته است،روزانه 17 میلیون تومان برایش سود داشته و او با آن پول ها در میرداماد، یک دفتر اداری خریده است.
بابک زنجانی 30 شهریور امسال در گفتگو با با نشریه زنجیرهای و اصلاحطلب آسمان پرده از نقش جریان کارگزاران در میلیاردر شدنش بر میدارد و میگوید: «زمانی که در تهران سرباز بودم، آقای هاشمیرفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاستجمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم گفتند شما باید بهعنوان راننده، آقای نوربخش را جابهجا کنید.
حدود 5 ماه از سربازیام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبت نامهها را انجام میدادم، بعد هم رانندگی آقای نوربخش را میکردم. بعد از خدمت ... آقای نوربخش 4-5 جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار میداد تا در بازار پخش کنند. دلار 300 تومان بود و همه میگفتند دلار میخواهد هزار تومان شود. مردم میرفتند شب تا صبح در صف بانکها میخوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار بفروشند.آقای نوربخش به من گفت شما هم بیا در این مجموعههایی که دارند دلار تزریق میکنند و 4 یا 5 نفر بودند، کار کن. اولین روز 17 میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم 17 میلیون تومان (2دهه پیش) بود.
با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. هر روز دلار میگرفتم و در بازار میفروختم...( درباره عکس با هاشمی و خاتمی و روحانی)من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم... تا حالا سه چهار بار آقای هاشمی را از نزدیک دیدهام. بعد از انتخابات خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم. بیشتر از 8 سال است که عکس ایشان در اتاقم هست.»
با توجه به فوت آقای نوربخش در سال 1382، اگر حتی زمان همکاری زنجانی با نوربخش را به سال 1382 مربوط بدانیم، رقم 17 میلیون تومانی که زنجانی یکروزه از رانت فروش دلارهای دولتی در بازار آزاد کسب کرده، به نرخ امروز به حدود 100 میلیون تومان هم خواهد رسید.
بنابراین می توان گفت ؛اگر امثال زنجانی پای به عرصه رانتخواری گذاشتهاند، محصول همان سیستم فسادپرور دولتهای موسوم به سازندگی و اصلاحات هستند که متأسفانه در دولت دهم نیز نفوذ کردند و زیانهای جبرانناپذیری به اقتصاد کشور وارد آوردند.
با دستگیری بابک زنجانی از سوی قوه قضائیه، مشاور رئیسجمهور خواستار آن شده که عوامل پشت پرده بابک زنجانی نیز شناسایی و با آنها برخورد شود.
اکبر ترکان گفته است: «در ماجرای بابک زنجانی باید به دنبال افرادی که پشت سر وی بودند و موجب رشد چنین افرادی شدهاند، باشیم. باید پرسید که چرا ظرف چند سال یک فردی مانند زنجانی به چنین جایی رسید و چه کسانی اجازه رشد وی را دادند و چه شرایطی رشد این نوع افراد را فراهم کرد.»
از سوی دیگر، رسانههای اصلاحطلب نیز دستگیری زنجانی را با آب و تاب پوشش داده و آن را مصداق ضدفساد بودن جریان اصلاحات جلوه میدهند و خواستار پیگیری عوامل پشت پرده و ریشههای شکلگیری حلقههایی هستند که به بابک زنجانی منتهی شدهاند.
جالب آن که از چند هفته پیش، در هر مطلبی که اصلاحطلبان از لزوم برخورد با عوامل پشت پرده بابک زنجانی سخن میگفتند، چند خط پایینتر مدعی میشدند که بابک زنجانی با مقامات ارشد دولت دهم در ارتباط بوده است.
بدین ترتیب این جریان تلاش کرده است با ترفندهای ژورنالیستی، چهرههای اصولگرایی که در دولت دهم از جریان انحرافی جان سالم به در بردند را به پرونده بابک زنجانی آلوده سازند.
اما چه جریانی عامل رشد بابک زنجانی و امثال او شده است؟
از آنجا که حامیان دولت و اصلاحطلبان خواستار بررسی ریشهها و عوامل پشت پرده بابک زنجانی هستند، بد نیست به اظهارات خود زنجانی در یک رسانه اصلاحطلب توجه کنند.
درباره اتهام «رانت» به زنجانی آنچه که اصلاحطلبان به روی خود نمیآورند این است که زنجانی شخصاً اعتراف کرده که جرقه میلیارد شدنش با استفاده از محمولههای میلیون دلاری ارز دولتی بوده که رئیسکل اسبق بانک مرکزی در دولتهای هاشمی و خاتمی (مرحوم نوربخش) در اختیار او قرار میداده است تا در بازار آزاد بفروشد.
زنجانی در یکی از مصاحبههایش اعتراف کرده که اولین محموله دلارهای دولتی که از مرحوم نوربخش گرفته و در بازار آزاد فروخته است،روزانه 17 میلیون تومان برایش سود داشته و او با آن پول ها در میرداماد، یک دفتر اداری خریده است.
بابک زنجانی 30 شهریور امسال در گفتگو با با نشریه زنجیرهای و اصلاحطلب آسمان پرده از نقش جریان کارگزاران در میلیاردر شدنش بر میدارد و میگوید: «زمانی که در تهران سرباز بودم، آقای هاشمیرفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاستجمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم گفتند شما باید بهعنوان راننده، آقای نوربخش را جابهجا کنید.
حدود 5 ماه از سربازیام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبت نامهها را انجام میدادم، بعد هم رانندگی آقای نوربخش را میکردم. بعد از خدمت ... آقای نوربخش 4-5 جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار میداد تا در بازار پخش کنند. دلار 300 تومان بود و همه میگفتند دلار میخواهد هزار تومان شود. مردم میرفتند شب تا صبح در صف بانکها میخوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار بفروشند.آقای نوربخش به من گفت شما هم بیا در این مجموعههایی که دارند دلار تزریق میکنند و 4 یا 5 نفر بودند، کار کن. اولین روز 17 میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم 17 میلیون تومان (2دهه پیش) بود.
با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. هر روز دلار میگرفتم و در بازار میفروختم...( درباره عکس با هاشمی و خاتمی و روحانی)من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم... تا حالا سه چهار بار آقای هاشمی را از نزدیک دیدهام. بعد از انتخابات خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم. بیشتر از 8 سال است که عکس ایشان در اتاقم هست.»
با توجه به فوت آقای نوربخش در سال 1382، اگر حتی زمان همکاری زنجانی با نوربخش را به سال 1382 مربوط بدانیم، رقم 17 میلیون تومانی که زنجانی یکروزه از رانت فروش دلارهای دولتی در بازار آزاد کسب کرده، به نرخ امروز به حدود 100 میلیون تومان هم خواهد رسید.
بنابراین می توان گفت ؛اگر امثال زنجانی پای به عرصه رانتخواری گذاشتهاند، محصول همان سیستم فسادپرور دولتهای موسوم به سازندگی و اصلاحات هستند که متأسفانه در دولت دهم نیز نفوذ کردند و زیانهای جبرانناپذیری به اقتصاد کشور وارد آوردند.
اصلاحطلبان باید پاسخ دهند که چرا در دوره مدیریت آنها، بانک مرکزی که باید شفافترین و در عین حال امنترین نهاد اقتصادی کشور باشد، به محلی برای رشد رانتخواران تبدیل شود؟ چرا در دوره اصلاحطلبان، بانک مرکزی به جای مدیریت سیستمی بازار ارز، به توزیع دستی دلار توسط نزدیکان رئیسکل روی آورده بود که یکی از آن نزدیکان با استفاده از منافع آن رانت عظیم،به تدریج تبدیل به میلیاردری به عنوان بابک زنجانی شد.
نقش جریان کارگزاران در رشد رانتگونه امثال بابک زنجانی، حقیقتی است که اصلاحطلبان به روی خود نمیآورند. اما حقیقت دیگری که باید قوه قضائیه پیگیری کند، 5 نفر دیگری هستند که همراه با بابک زنجانی، در دوره اصلاحطلبان دلارهای دولتی را در بازار آزاد میفروختند. آنها نیز هماکنون باید میلیاردر باشند که ضروری است به جرم آنها نیز رسیدگی شود.
«بابک زنجانیها» در دوره سازندگی متولد و در دوره اصلاحات رشد کردند
در همین زمینه، نماینده مردم اصفهان در مجلس گفت که برخی بابک زنجانیها در دوره سازندگی متولد و در دوره اصلاحات رشد کردند.
حمید رضا فولادگر نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس، درباره تولد و رشد رانتخواران و ویژهخواران، گفت: تولد این افراد محدود به دوره سازندگی نیست و در همه دولتها به نحوی این قضیه مشاهده شد.
وی اضافه کرد: آقای زنجانی در دولت قبل رشد کرد، گروه امیر منصور آریا هم در این دوره رشد نمود؛ متاسفانه این مسائل درد است اما این فقط محدود به دوره سازندگی نبود و در دوره اصلاحات و دولت قبل هم شاهد رخ دادن آن بودیم.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: برخی از این افراد تولدشان در دوره سازندگی بوده، در دوره اصلاحات رشد و نمو پیدا کردند و خرابکاریهایشان در دولت قبلی اتفاق افتاد.
فولادگر با بیان اینکه ریشه پیدایش بابک زنجانیها را باید در جاهای دیگر جستجو کرد، اظهار داشت: ریشه اینها در ساختار اقتصاد دولتی، شفاف نبودن بسیاری از مقررات، عدم حمایت از تولید کنندگان واقعی است.
وی با بیان اینکه ساختار اقتصادی کشورمان به گونهای است که افراد برای رشد کردن راههای خلاف را طی میکنند، خاطرنشان کرد: چون اقتصاد کشور ما دولتی است این افراد خود را به سیستم دولتی وصل میکنند تا با استفاده از ابزارهای قدرت به ثروت برسند.
فولادگر همچنین گفت: سیستم اقتصادی ما دچار مشکل است، بنابراین اگر فردی بخواهد وارد آن شود، از راههای غلط و با دستاویز قرار دادن مراکز قدرت به دنبال ثروت میرود؛ تا وقتی سیستم اقتصادی کشور شفاف نشده و قوانین شفاف نداشته نباشیم و همچنین از تولید کننده واقعی حمایت نشود و مسیر برای افرادی که از کارهای غیر تولدی یا رانتخواری و ویژهخواری به ثروت میرسند، مسدود نشود، تولد افراد اینچنینی ادامه خواهد داشت.
وی ابراز امیدواری کرد که با همکاری مجلس و دولت و اجرای سیاستهای ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری و سیاستهای اصل 44 شاهد عدم تکرار مسائل اینچنینی باشیم.
«بابکزنجانیها» ریشه در اقتصاد سرمایهداری دارند
نماینده مردم تهران نیز با اشاره به ریشه عمیق فساد بابک زنجانی معتقد است: از دم و دستگاه زنجانی یک رییس بانک مرکزی بیرون آمده است و باید اجازه دهیم تا قوه قضاییه به صورت مستدل و دقیق به این پرونده رسیدگی کند تا ابعاد مختلف فساد در ارتباط با این مساله نتیجه گیری شود و نتیجه روشن شود.
وی افزود: سیاسی شدن و اظهار نظرهای مختلف موجب می شود که رسیدگی به این پرونده به صورت دقیق انجام نخواهد شد.
نماینده مردم تهران تاکید کرد: پدیده بابک زنجانیها ریشه در اقتصاد سرمایهداری و غیر مولد کشور دارد. از دم و دستگاه آقای زنجانی یک رییس بانک مرکزی بیرون آمده است.
در همین ارتباط علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی ضمن اشاره به ضرورت برخورد دستگاه قضا با آقازاده ها نوشت:
«خبر دستگیری بابک زنجانی مجدداً بارقه های امید مبارزه بی اغماض با مفاسد اقتصادی را در اذهان روشن ساخت و کم تحرکی مسوولان کشور در برخورد با عناصر سودجو را اندکی جبران نمود. اما به نظر بنده کار مبارزه با مفاسد اقتصادی، اقداماتی بسیار عمیقتر و قاطع تر از سوی مسوولان سه قوه طلب می نماید. اگر از بنده بعد از ده سال حضور در مجلس بپرسید راه حل درست مبارزه با مفاسد اقتصادی چیست، خواهم گفت هر راه حلی جز با شروع ازبرخورد با مسوولان متخلف در کشور، فرزندان و اطرافیان سودجوی آنها آب در هاون کوبیدن است.»
گفتنی است رهبر معظم انقلاب در این باره در بند نخست پیام معروف 8 ماده ای خود خطاب به مسئولان سه قوه در باب مبارزه با مفاسد اقتصادی در 10 اردیبهشت 1380 می فرمایند:
«با آغاز مبارزهى جدّى با فساد اقتصادى و مالى، یقیناً زمزمهها و بتدریج فریادها و نعرههاى مخالفت با آن بلند خواهد شد. این مخالفتها عمدتاً از سوى کسانى خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر میشوند و طبیعى است بددلانى که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا سادهدلانى که از القائات آنان تاثیر پذیرفتهاند با آنان همصدا شوند. این مخالفتها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند. به مسئولان خیرخواه در قواى سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد، بنوعى همدستى با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومى به دستگاههاى دولتى و قضائى در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.»
با این حال باید منتظر بود و دید پرونده بابک زنجانی به چه سمت و سویی خواهد رفت و فارغ از این مساله، آیا دستگاه قضا دادگاه های دانه درشت های دیگری مانند ؛برادران "ر"،پنج بابک زنجانی دیگری که با بانک مرکزی آن زمان همکاری داشتند، آقازاده های با وثیقه آزاد شده و برخی افراد داخل خطوط قرمز دولت های قبل را برگزار خواهد کرد یا خیر؟
«خبر دستگیری بابک زنجانی مجدداً بارقه های امید مبارزه بی اغماض با مفاسد اقتصادی را در اذهان روشن ساخت و کم تحرکی مسوولان کشور در برخورد با عناصر سودجو را اندکی جبران نمود. اما به نظر بنده کار مبارزه با مفاسد اقتصادی، اقداماتی بسیار عمیقتر و قاطع تر از سوی مسوولان سه قوه طلب می نماید. اگر از بنده بعد از ده سال حضور در مجلس بپرسید راه حل درست مبارزه با مفاسد اقتصادی چیست، خواهم گفت هر راه حلی جز با شروع ازبرخورد با مسوولان متخلف در کشور، فرزندان و اطرافیان سودجوی آنها آب در هاون کوبیدن است.»
گفتنی است رهبر معظم انقلاب در این باره در بند نخست پیام معروف 8 ماده ای خود خطاب به مسئولان سه قوه در باب مبارزه با مفاسد اقتصادی در 10 اردیبهشت 1380 می فرمایند:
«با آغاز مبارزهى جدّى با فساد اقتصادى و مالى، یقیناً زمزمهها و بتدریج فریادها و نعرههاى مخالفت با آن بلند خواهد شد. این مخالفتها عمدتاً از سوى کسانى خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر میشوند و طبیعى است بددلانى که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا سادهدلانى که از القائات آنان تاثیر پذیرفتهاند با آنان همصدا شوند. این مخالفتها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند. به مسئولان خیرخواه در قواى سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد، بنوعى همدستى با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومى به دستگاههاى دولتى و قضائى در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.»
با این حال باید منتظر بود و دید پرونده بابک زنجانی به چه سمت و سویی خواهد رفت و فارغ از این مساله، آیا دستگاه قضا دادگاه های دانه درشت های دیگری مانند ؛برادران "ر"،پنج بابک زنجانی دیگری که با بانک مرکزی آن زمان همکاری داشتند، آقازاده های با وثیقه آزاد شده و برخی افراد داخل خطوط قرمز دولت های قبل را برگزار خواهد کرد یا خیر؟
منبع :http://www.mashreghnews.ir/fa/news/275340